نمیشه . واقعا نمیشه . اصلا و ابدا نمیشه و من حاضر نیستم باور کنم. این حقیقت نداره . اصلا اون حرفی که زد قبلا فقط برای از سر باز کردن بود نه اینکه حقیقت داشته باشه. داره مغزم منفجر میشه . مطمئنم که وجود نداره ... کاش مطمئن بودم که وجود نداره... خدا... چرا؟ ... واقعا آدم بدی بودم و این مجازات من هستش این ندونستن و در نا آگاهی سوختن؟ واقعا باید این فکر مثل خوره تمام ذهنم رو یواش یواش بخوره که واقعیت داشته هر چیزی که گفته نه برای از سر باز کردن....دارم منفجر میشم...
نمی تونم بفهمم ماجرا رو.. چون نگفتین... اما امیدوارم همه چیز بهتر شده باشه...